وبلاگ دوستداران مهدی موعود (عج)

اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ

وبلاگ دوستداران مهدی موعود (عج)

اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ

دوباره جمعه گذشت و قنوتِ گریان ماند
دوباره گیسوی نجوای ما پریشان ماند
دوباره زمزمه ی کاسه های خالی ما
پس از نیامدنت گوشه ی خیابان ماند
شبیه شنبه ی هر هفته پشت پنجره ام
و کوچه کوچه شهرم دوباره زندان ماند
برای آمدنت چند سال بایستی
در این تراکم بی انتهای ویران ماند؟
نیامدی که ببینی نگاه منتظرم
چه روزها به امید تو زیر باران ماند
سکوت آخر حرف من است چون بی تو 
دوباره حنجره ام زیر بغض پنهان ماند

دست ما نیست اگر دست به دامان توییم

 

دست ما نیست اگر دست به دامان توییم

فاطمه خواسته که... بی سر و سامان توییم

تا ببینیم کمی از وجنات نبوی...

تشنه ی دیدن رخسار درخشان توییم

به نگاهی،" به دعایی دل ما را دریاب!"

که اسیر کرم و شیوه ی احسان توییم

مادر تو اگر امروز مدد فرماید...

تا ابد ماه علی! بر سر پیمان توییم

از دم شعله ورت محفل ما شور گرفت

همگی سینه زن ذکر حسن جان توییم

ما شبیه دل زهرای شهیده هرشب...

بی قرار و نگرانِ دل سوزان توییم

زخم شد چشم ترت گریه نکن... میمیریم

دیده گریان غم دیده ی گریان توییم

هرشب جمعه برو کرببلا با مادر

یاد کن از فقرایت پسر پیغمبر

در حسرت تو خون شده چشم نگارها

در حسرت تو خون شده چشم نگارها

ای انتظار آخر چشم انتظار ها

ای آشنا تر از همه، این دیده کور باد

نشناخته اگرچه تو را دیده بارها

خار طمع به چشم و به پا ریسمان ترس

افتاده ایم بی تو در این گیر و دارها

جز اشک ناشیانه و جز آه پشت آه

دیگر چه چشم داشتی از تازه کارها!؟

کار دل از ترحم دلدار هم گذشت

زنگار بسته آینه جای غبار ها

پاییزمان شدند و گلاویزمان شدند

سرمی رسند بی تو یکایک بهار ها

مشتی پیاده در دل این جاده مانده ایم

رحمی به ما نکرد کسی از سوار ها

دل کاش جز مسیر تو راهی بلد نبود

شد درد سر برای من این اختیار ها

تاری ز موی یار دل زار را بس است

این ما و این گلوی مهیای دارها

برگرد!  تا به دور تو گردم مرید وار

در دور نامرادی این روزگارها

بسم الله النور

تا کی همه اوصاف جمال تو شنیدن

درکوی تو سرگشته و روی تو ندیدن

گو بهتر از این چیست تجارت به دو عالم

سرمایه ی خود دادن و مهر تو خریدن

چون اهل دلی هیچ ندیدیم به عالم

گو چاره چه چیزست جز از خلق رمیدن

شد مرغ  دل آسوده که در دام تو افتاد

دیگر نکند میل از این دام رهیدن

شد دایره ی کون و مکانم قفس جان

یا رب مددی کز قفسم باز پریدن

مارا همه شب تا به سحر فکر محال است

آن فکر چه باشد به وصال تو رسیدن

یا للعجب از من که نگارم به کنارم

اندر طلبش باز به هرسوی دویدن

هرحکم که فرمان دهیم هست تحمّل

حکمی که تحمّل نتوان هجرکشیدن

اللهم عجل لمولانا الغریب الفرج


منب,ع :http://mahdyyar.persianblog.ir/

آتش دل

موزیک ویدئو در وصف امام زمان (عج)